معنی بیماریهای بیدرمان
حل جدول
امراض لاعلاج
زهری کشنده و بیدرمان
هلاهل
از بیماریهای تنفسی
برونشیت
از بیماریهای ارثی
هموفیلی
مترادف و متضاد زبان فارسی
بیچاره، درمانناپذیر، شفاناپذیر، بهناشدنی، علاجناپذیر، غیر قابلعلاج،
(متضاد) درمانپذیر، علاجپذیر
واژه پیشنهادی
کمردرد
کوکسا پلانا
گره اشمورل
گوژپشتی
لغزش سر استخوان ران
لومباریزاسیون اولین مهره خاجی
مهره کافت
هایپرموبیلیتی (مفاصل)
از بیماریهای شغلی
آسیب فشار تکراری
بیماری سیاه ششی
معادل ابجد
586